به نظر میرسد لازم است سینمای مقاومت و استراتژیک به دفاع مقدس و موضوعاتی که به جنگ سخت مربوط است محدود نماند و موضوعاتی، چون اقتصاد مقاومتی و سبک زندگی نیز وارد سوژهها و تعاریف این رویکرد سینمایی شوند و در واقع استراتژیک بودن سینما اساساً نباید در موضوع سینمای جنگ خلاصه شود.
چندی پیش در گزارشی با عنوان آرایش جنگی سینمای غرب در اسکار از این نوشتیم که حدود ۱۳ کشور اروپایی فیلمهایی با موضوع جنگ را به اسکار معرفی کردهاند و این در حالی است که فیلم «به وقت شام» از ایران با وجود دارا بودن موضوع روز درباره تروریسم و داعش که معضلی جهانی است و با وجود قابلیتهای سینمایی بسیار از برنامه اکران بینالمللی جالبی برخوردار نیست. این رویکرد تنها یکی از هزاران سیاستگذاری اشتباهی است که سینمای ایران به آن دچار است، البته چندسالی است که برخی رسانههای سینمایی از اصطلاحی به نام سینمای استراتژیک یاد میکنند و متأسفانه آن را بیشتر در حوزه سینمای جنگ و دفاع مقدس خلاصه میدانند در حالی که در کشورهای صاحب سینما، چون امریکا اساساً غالب رویکرد سینمایی در بعد راهبردی تعریف شده است و مجموعه ژانرهای درام خانوادگی، پلیسی، معمایی، علمی تخیلی و حتی ژانر ترسناک نیز به دلیل سیطره بر کل جهان از ابعاد استراتژیک برخوردار است. آنچه سینمای امریکا از طریق آن به ترویج سبک زندگی امریکایی میپردازد جنبه استراتژیک دارد و اینکه سینمای استراتژیک را در ایران تنها به سینمای مقاومت و دفاع مقدس محدود کنیم رویکردی اشتباه است. با توجه به مشکلات مبتلابه کشور به ویژه در بعد اقتصادی و فرهنگی و نیز مطرح شدن اصطلاح اقتصاد مقاومتی و نیز سبک زندگی اسلامی- ایرانی به عنوان موضوعاتی کاملاً استراتژیک و مرتبط با حوزه مقاومت به نظر میرسد که لازم است جشنواره فیلم فجر و حتی جشنواره مقاومت به این موضوعات نیز به طور جدی ورود کند هرچند این دو رویداد به طور طبیعی در بحث تولید ورودی نداشته و صرفاً بازوهای تشویقی آن میتواند اثرگذار باشد.
قابلیت جذب مخاطب بینالمللی
سینمای مقاومت و اهمیت آن موضوعی است که نصرالله پژمانفر عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نیز به آن اذعان دارد. پژمانفر در مراسم بزرگداشت نادر طالب زاده به این موضوع اشاره میکند که اعمال سیاست جداسازی سینمای مقاومت و دفاع مقدس از سینمای حرفهای، نتیجه بخش نبوده و برخلاف تصورات مسئولان، سینمای مقاومت را به محرومیت و اولویتهای دست دوم کشانده است. او جایگاه مقاومت در سینمای امروز ایران را مهجور دانسته و تأکید میکند: مقاومت بخش مهمی از تاریخ کشور ماست و حرفهای ناگفته زیادی برای نسل امروز ما دارد. در بطن این حماسه بزرگ، سوژههای دست نخورده و بکری وجود دارد که در ذات خود، مبنای اسطورهسازی محسوب میشوند. با این تفاسیر تاکنون بهرهمندی خوبی از موضوعات مقاومت صورت نگرفته و این ژانر فیلمسازی را با روندی ناخوشایند روبهرو کرده است. پژمانفر معتقد است سینمای مقاومت تاکنون موفقیت چندانی در عرصه فیلمسازی نداشته و در پرداختن به ارزشهای جنگ تحمیلی کوتاهی شده است. در خوشبینانهترین حالت١٠درصد فعالیتهای انجام شده مفید بوده که این حجم از فعالیتهای فرهنگی بسیار نگران کننده است. با این حال جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت با انگیزهورزی و یادآوری ارزشها، در نمایش زوایای پنهان مقاومت مردم ایران مؤثر و موفق بوده است.
وی علت عدم رشد فیلمهای دفاع مقدس و مقاومت در عرصه بینالمللی را کمبود اثر دانسته و میافزاید: علاوه بر کوتاهی مسئولان در حمایت از ساخت آثار ارزشی، کم کاری و بیانگیزگی فیلمسازان در تولید این نوع از فیلمها برای مخاطب جهانی، نقش فرهنگی سینمای مقاومت را زیر سؤال برده است. عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در پاسخ به تصمیمات مجلس شورای اسلامی نسبت به حمایت از تولیدات فرهنگی در بقای تاریخ انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی به این نکته اشاره میکند که ظرفیت بالای تولیدات دفاع مقدس انتظارات فرهنگی کشور را پاسخگو نبوده است. در حال حاضر با امید به آینده و گاه جابهجایی مدیریتی، منتظر تغییرات اصولی در این حیطه هستیم. قابلیت سینمای مقاومت در جذب مخاطب بینالمللی بسیار بالاست، اما لازمه احقاق این امر توجه به سوژه و محتوای جدید است چراکه مخاطب سینمای معناگرا به دنبال جذابیت و اطلاعات نو میگردد. این در حالی است که فضای بینالملل از داشتن سوژههای خاص خالی بوده و مجبور به خلق سوپرمن و پرداخت هزینههای بالا شده است، بنابراین در ساخت فیلمهای مقاومت باید به فرهنگ، دیالوگ و اصطلاحات مخاطب جهانی توجه شود و مقتضیات فرهنگی و محیطی عرصه بینالملل در نظر گرفته شود.
*روزنامه جوان
ارسال نظر